زندگی با مینی آسانسور خانگی؛ تحقق شیرین یک رویا!
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۷۱۳۵
آفتابنیوز :
در دنیای امروز با پیشرفت فناوری، زندگی به شکلی سریع و پویا تغییر کرده است. در این مسیر پر از نوآوری، مینی آسانسور خانگی بهعنوان یکی از ابزارهای کارآمد و سازگار با فضاهای کوچک به شدت جلب توجه کرده است.
این آسانسور خانگی کوچک، انتخابی مدرن و اقتصادی برای دسترسی آسان به طبقات مختلف در خانهها است؛ با ابعادی که بسیاری از مدلها دارند به راحتی در هر فضایی جا میشوند و تجربه حرکت را برای ساکنان بهبود میبخشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مطلب، به معرفی مینی آسانسورها و دلایل استفاده از آنها پرداختهایم که با تکنولوژی هوشمند و امکانات ایمنی پیشرفتهای که دارند، نمادی از زندگی مدرن و راحت بهحساب میآیند؛ پس با ما همراه باشید تا مینی آسانسور خانگی را بیشتر بشناسیم.
منظور از آسانسور خانگی چیست و چرا هوم لیفت نام داد؟
آسانسور خانگی که به آن هوم لیفت خانگی نیز گفته میشود، نوعی سیستم حملونقل عمودی در داخل خانهها است که به منظور تسهیل جابجایی افراد، مخصوصا سالمندان، کودکان و افراد دارای معلولیت، بین طبقات مختلف یک ساختمان یا ویلای مسکونی طراحی شده است. نسبت به آسانسورهای سنتی که در ساختمانهای تجاری و مسکونی بالای چهار طبقه استفاده میشوند، آسانسورهای خانگی ابعاد کوچکتری دارند و بیشتر برای استفاده شخصی طراحی شدهاند.
نامگذاری این سیستم به هوم لیفت، به معنای بلند کردن یا بالابر در خانه، بر اساس کاربری آن در محیطهای مسکونی است. هوم لیفتها به دلیل ابعاد کوچکتر، نصب آسانتر و نیاز به فضای کمتر برای شفت، بسیار محبوب شدهاند.
این آسانسورها امکان دسترسی راحتتر به طبقات بالاتر برای همه اعضای خانواده را فراهم میکنند و علاوه بر افزایش راحتی و ایمنی، ارزش کلی ساختمان را نیز بالا میبرند.
منظور از مینی آسانسور خانگی چیست؟
مینی آسانسور خانگی، نسخهای کوچکتر از آسانسورهای معمولی هوم لیفت است که برای خانههای دارای فضای محدود یا برای نصب در مکانهایی با موانع معماری در ساخت طراحی شده است. این نوع آسانسورها، فضای خیلی کمتری از خانه را اشغال میکنند و بدین ترتیب به افراد امکان میدهند تا بدون نیاز به ایجاد تغییرات عمده در ساختار خانه، از مزایای یک آسانسور استفاده کنند.
مینی آسانسور خانگی چیست
آسانسور خانگی کوچک، برای جابجایی یک یا دو نفر طراحی شدهاند و معمولاً توانایی حمل وزن کمتری نسبت به آسانسورهای استاندارد خانگی دارند. با وجود ظرفیت کمتر، آسانسور خانگی کوچک دارای امکانات ایمنی و راحتی مشابه با آسانسورهای بزرگتر هستند، مانند دربهای قفل شونده اتوماتیک، ارتباط داخلی در مواقع اضطراری و سیستمهای توقف در زمان حوادث.
مینی آسانسور خانگی چه ویژگیهایی دارد؟
مینی آسانسورخانگی ویژگیهای منحصربهفردی دارد که آنها را برای استفاده در محیطهای مسکونی کوچک و متوسط مناسب ساخته است. این ویژگیها عبارتند از:
اندازه کوچک: اندازه مینی آسانسور خانگی بهاین شکل است که طراحی فشرده و ابعاد کوچکتر برای استفاده در فضاهای محدود و بدون نیاز به گودبرداری زیاد یا تغییرات گسترده در ساختار ساختمان دارد.
مصرف انرژی پایین: معمولاً با استفاده از سیستمهای هیدرولیکی یا برقی که به انرژی کمتری نیاز دارند و یا از برق خانگی استفاده میکنند.
نصب آسان: مینی آسانسور خانگی با کمترین تغییرات در ساختمان نصب میشوند و معمولاً دردسر کمتری نسبت به دیگر آسانسورها دارند.
ایمنی بالا: وجود سنسورهای ایمنی در آسانسور خانگی کوچک برای جلوگیری از بروز حوادث، قفل درب اتوماتیک و توقف فوری در مواقع اضطراری؛ از ویژگیهای خوب آنهاست.
دسترسپذیری و کاربری آسان: از ویژگیهای مهم مینی آسانسور خانگی، کنترلهای ساده و قابل دسترس و همچنین طراحیهایی که به افراد ناتوان کمک میکند؛ باید اشاره کرد.
طراحی سفارشی: آسانسور خانگی کوچک، امکان سفارشیسازی در مواد، رنگها و طرحهای داخلی برای هماهنگی با دکوراسیون خانه را دارند.
این ویژگیها باعث شدهاند که مینی آسانسورهای خانگی به گزینهای عالی برای افرادی تبدیل شوند که به دنبال راهحلهای جابهجایی عمودی در فضاهای کوچکتر هستند.
مزایای مینی آسانسورهای خانگی
مینی آسانسور خانگی با ابعاد کوچک خود، دسترسی آسان به طبقات مختلف را فراهم کرده بهطوری که در فضاهای مختلف خانه بتوان از آن استفاده کرد.
آسانسور خانگی کوچک.
اما کوچک بودن آنها، دراقع مزیتهای زیادی را بهوجود آورده که در ادامه به آنها اشاره کردهایم:
افزایش دسترسپذیری: برای افراد با محدودیتهای حرکتی یا سن بالا، مینی آسانسور امکان دسترسی آسان بین طبقات را فراهم میکند که بهشکل قابلتوجهی کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد.
ساختوساز محافظتشده: آسانسور خانگی کوچک، معمولاً نیاز به ساخت و ساز کمتری دارند و میتوانند بدون ایجاد تغییرات اساسی در ساختمان نصب شوند، چیزی که از نظر مالی و زمانی مفید است.
صرفه اقتصادی: نسبت به آسانسورهای معمولی و بالابرها، هزینه نصب و نگهداری در مینی آسانسورها بهمراتب کمتر است.
ارزش افزوده به خانه: نصب یک مینی آسانسورخانگی، به افزایش ارزش کلی ملک شما کمک میکند، بخصوص در بازاری که خریداران به دنبال خانههای دارای امکانات برای آسایش بیشتر هستند.
استقلال و حریم خصوصی: آسانسور خصوصی امکان حرکت مستقل را برای افراد فراهم میکند که این موضوع، کاهش وابستگی به کمک دیگران را بههمراه دارد.
خرید مینی آسانسور خانگی
اگر در خانه یا فضای مسکونی خود با مشکلاتی برای جابجایی و رفتوآمد بین طبقات مواجه هستید و بهفکر یک راهحل مناسب بدون عوض کردن خانه یا حتی تغییرات بزرگ در فضای کلی ساختمان هستید، تهیه و نصب مینی آسانسور خانگی کمککننده خواهد بود و این یک گزینه ایدهآل و کم دردسر است. برای استفاده از این آسانسورها، باید درباره مدل و چگونگی نصب، با متخصصان این حوزه مشورت کنید که شرکت آکو در این زمینه میتواند به شما کمک کند.
آکو بهعنوان یک برند پیشرو در زمینه آسانسورهای خانگی شناخته شده است و تجهیزات باکیفیت و امروزی ارائه میدهد. محصولات این برند، از ابعاد کوچک گرفته تا طراحیهای شیک و هوشمند، گزینههای متنوعی برای نیازهای مختلف فراهم میکند که یکی از آنها مینی آسانسور خانگی است.
البته آکو همانطور که بهعنوان نخستین ارائه دهنده انواع آسانسور پکیج در ایران میباشد، به عنوان عرضه کننده انواع رمپ برقی و پله برقی نیز شناخته میشود. در نتیجه برای خرید رمپ یا خرید پله برقی نیز میتوانید از مشاورین این مجموعه کمک بگیرید. برای فضای مدنظر خود، هر نوع سیستم جابجایی مدرن و امروزی که در نظر دارید را میتوانید در بین خدمات آکو روی سایت این مجموعه مشاهده کنید.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: آسانسور خرید آسانسور آسانسور خانگی تبلیغات آسانسور های خانگی برای استفاده ابعاد کوچک طراحی شده ویژگی ها خانه ها شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۷۱۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بودهاند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینیها افزایش مییابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روزهای گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشتهشدن زنان و کودکان منجر شده است. او بار دیگر نسبت به حملهای تمامعیار علیه این منطقه هشدار داد، منطقهای که ۱.۲ میلیون فلسطینی بهاجبار به آن پناه آوردهاند.»
بر اساس این بیانیه، چنین حملهای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بینالمللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارشها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دستکم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح میشود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت میکنند.»
از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبتهای «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان میگذرد.
-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟
غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسلکشی اسرائیل جان سالم به در میبرند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای میگذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیروهای اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویاهای شکسته به خان یونس هستند.
خطر هنوز در هر گوشهای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانهشان به طرز وحشیانهای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگها و گربههای ولگرد سعی میکردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبرهای کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.
این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزادهها و خواهرزادههای خود را دفن میکردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.
این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.
در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانههای خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.
کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی میکردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.
آنها پس از بازگشت به چادرهای خود، تصاویر و کلیپهای ویرانه خانههای خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبرها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه میکرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانوادهاش او را با عجله به نزدیکترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه میشود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.
در حالی که آنها گریه میکردند و ماتم میکردند، بمبهای اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صدها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.
در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیماهای بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتیها بی امان بود.
روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که دردهای شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر میشد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمیدانست و نمیتوانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبتهای زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.
سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوقالعاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز میکرد.
مرگ نیما نه تنها رویاهای او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص میکرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر میگذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشکهای یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل میتواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسانها را در چند ثانیه بگیرد. موشکهای به اصطلاح «آتش و فراموش کن» میتوانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک میشوند، هیچ کس روی زمین نمیداند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود میپردازند فوراً کشته میشوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.
هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر میرسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.
اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روزهای خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشتها و گزارشهای تفصیلی فراوانی را در رسانههای جهان از جمله رسانههای کانادا منتشر کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانه